سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
بهار 1386 - حنیف313
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • بسم رب المهدی

    با وجود نقدهایی که به عمکرد و رفتار بسیج و بسیجی های دانشگاه دارم و یک روزی به همین زودی ها خواهم گفت. اما می خوام ز همه بچه مذهبی های حقیقی و بیدار دانشگاه تشکر کنم و دست مریزاد بگم بابت نامه ای که به رئیس مجلس فرستادند. الحق و الانصاف که حق گفتید . و حرف دل ما رو

    ضمن حمایت از این اقدام شجاعانه متن نامه رو اینجا قرار میدهم تا بخونید ....

    ای جان فدای آنکه دلش با زبان یکیست

    ...................................................................
    حضور محترم ریاست مجلس شورای اسلامی

     سلام علیکم؛

     مدتهاست که دغدغه‌ی ما، نقد جدی عملکرد قوه‌ی مقننه‌ی کشور در دوره ای است که اکثریت این مجلس، با عنوان اصولگرا شناخته میشوند؛ عنوانی که بیش از هر چیز باعث سنگین تر شدن مسئولیت نمایندگان ملت شده و لزوم پاسخگویی آنان را مضاعف نموده است.

    مجلس هفتم در کنار مصوبات شایسته ای از قبیل طرح مقطعی تثبیت قیمتها و الزام و حمایت دولت در پیگیری فناوری صلح آمیز هسته ای، کارنامه‌ی سؤال برانگیزی در حوزه های مختلف داشته است که در اینجا مختصراً به برخی از آنها اشاره می کنیم:

     الف- مبارزه با مفاسد اقتصادی: از آن هنگام که فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری پیرامون مبارزه‌ی قاطع با مفاسد اقتصادی و دانه درشت ها ابلاغ گردید، حجت بر همه‌ی مسئولان نظام تمام شد.

    سخنان چند ماه گذشته‌ی معظم له در جمع هیأت رئیسه‌ی مجلس شورای اسلامی، نقش خطیر قوه‌ی مقننه را در این زمینه، با توجه به قدرت مجلس در امر تقنین و نظارت و برخورداری از سازوکار توانمند دیوان محاسبات، به خوبی روشن نمود آنگاه که فرمودند: «انتظار من از مجلس، در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی، بیش از سایر قوا بود». مجلس هفتم باید پاسخ دهد که چه فعالیت مهم و اثربخشی در این راستا انجام داده است؟ آیا مسکوت گذاشتن و مطرح نکردن بسیاری از گزارشات تحقیق و تفحص و گزارشات دیوان محاسبات، ازجمله پیرامون قراردادهای نفتی سالهای گذشته که به صورتی سطحی در گزارش تفریغ بودجه ارائه شد و اعتراض برخی از نمایندگان را نیز برانگیخت، در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی و عملی کردن فرمان رهبری بوده است؟ در مورد جلوگیری از مطرح شدن گزارش مفصل هیأت تحقیق و تفحص مجلس پیرامون مسائل دانشگاه آزاد اسلامی و در عین حال نوشتن نامه‌ی تقدیر از خدمات دانشگاه آزاد اسلامی، آن هم با مخاطب قرار دادن مقام معظم رهبری چطور؟ آیا سرنوشت گزارش مفصل دیوان محاسبات پیرامون مسأله‌ی «واگذاری زمین از سوی دستگاههای دولتی به افراد حقیقی و حقوقی در سالهای گذشته» که خود ممکن است گریبانگیر بعضی افراد شود نیز مشابه گزارشات قبلی خواهد بود؟

     ب- تعامل با دولت: بعد از اینکه علیرغم خواست اکثریت قریب به اتفاق جناحهای سیاسی کشور، دولتی انقلابی و عدالتخواه در انتخابات سوم تیر 84 بر سر کار آمد، نوید آن داده می شد که همکاری شایسته‌ی مجلس و دولت اصولگرا باعث شتابی قابل توجه در پیمودن مسیر تعالی و پیشرفت کشور شود اما متأسفانه آنچه تا کنون روی داده، چیزی غیر از این را نشان می دهد. وجود اختلاف سلیقه میان دولتمردان و مجلسیان امری طبیعی است اما باور کنید نحوه‌ی تعامل مجلس با دولت از همان ابتدا از مدار طبیعی اختلاف سلیقه خارج شده و رنگ و بوی دیگری گرفته است. درحالیکه مقام معظم رهبری بیان فرمودند که: «نواقص دولت را درِگوشی بگویید...»، در این مجلس از هر بهانه ای برای تاختن به این دولت نوپا و مظلوم استفاده شده و به جای نقدهای منصفانه و خیرخواهانه به قصد بهبود امور و توفیق بیشتر دولت، با توجیهی به نام «استقلال مجلس از دولت»، انواع نطق های آتشین و مخرب ایراد گردیده و انواع مخالفتها با نظرات دولت صورت پذیرفته است؛ گویی یکی از اصلی ترین وظایف مجلس، مخالفت با دولت به هر قیمت است. کار تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خود، سال 86 را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری کردند و در سخنرانی خود به جد از دولت مردمی و انقلابی دفاع نمودند تا اصولگرایان واقعی، در این مسیر حرکت نمایند.

     پرداختن مفصل به این داستان غم انگیز، مثنوی هفتاد من کاغذی است که در این مجال نمی گنجد لذا تنها به ذکر مواردی از آن بسنده می کنیم:

     1- عدم رأی اعتماد به 5 وزیر پیشنهادی دولت در آغاز به کار دولت نهم که در تاریخ انقلاب، بی سابقه بوده است.

    2- مخالفت با لایحه‌ی تأسیس صندوق مهر رضا (علیه السلام) به عنوان اولین مصوبه‌ی دولت نهم.

     3- دخالت برخی از نمایندگان مجلس در امور اجرایی کشور: برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برخلاف وظایف خود و اصل تفکیک قوا، در انتخاب استانداران دخالت کرده تا جایی که بعضی از آنان حتی تهدید به استعفاء نموده اند. همچنین، علیرغم اتهام مجلس به دولت مبنی بر کارشناسی نبودن سیاستها و برنامه های آن، این مجلس بدون در نظر گرفتن نتایج فعالیتهای کارشناسی دولت در زمینه‌ی ساعت کار بانکها و تغییر ساعت رسمی کشور، مستقیماً وارد عمل شده و چندین ساعت از وقت گرانبهای مجلس را صرف چانه زنی با دولت نمود؛ که اولویت دادن به امور کم اهمیت و غیر مرتبط با تکالیف نمایندگان درمقایسه با وظایف خطیر آنان، باعث تنزل شأن نمایندگی آنان گردیده است.

     4- مخالفت جدی با لایحه‌ی بودجه‌ی سال 85 و کاهش بودجه‌ی عمرانی پیشنهادی دولت در آن.

     5- مخالفت با نحوه‌ی تعیین قیمت بنزین در لایحه‌ی بودجه‌ی سال 86 و تبلیغات عجیب رسانه ای پیرامون این مسأله که نهایتاً همان فرمول دولت، در کمیسیون تلفیق مجلس به تصویب رسید.

    6- کاهش بودجه‌ی عمرانی پیشنهادی دولت در لایحه‌ی بودجه‌ی سال 86.

     7- کاهش بودجه‌ی در اختیار رئیس جمهور نسبت به بودجه‌ی تصویبی برای رئیس جمهور پیشین.

     8- گرفتن حق دولت در برنامه‌ی چهارم توسعه‌ی اقتصادی در ایجاد تغییرات سازمانی افقی (ادغام وزارتخانه ها، شرکتها و ...).

    9- عدم حمایت جدی از دولت در سفرهای استانی و همکاری در تخصیص منابع برای این سفرها علیرغم حمایت جدی مقام معظم رهبری از این امر.

     10- درحالیکه دولت عزم خود را برای ساماندهی به مسائل مربوط به دانشگاه آزاد اسلامی جزم کرده است، نه تنها برخی از نمایندگان مجلس از قرائت گزارش مفصل هیأت تحقیق وتفحص پیرامون این دانشگاه جلوگیری نمودند، بلکه بیش از 220 نفر از آنان در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری، از خدمات این دانشگاه قدردانی کردند.

     11- انبوه سؤالات عجیب، مکرر و کم سابقه‌ی برخی نمایندگان از وزرای دولت (مثلاً حدود 150 سؤال از سوی 3 نماینده) و القاء ناکارآمدی دولت به بهای گرفتن وقت ارزشمند مجلس.

     ج- موارد دیگر:

    1- نمایندگان مجلس شورای اسلامی هیچگونه تلاشی در زمینه‌ی اصلاح سیستم اداری فشل، فرسوده و ناکارآمد مجلس که متعلق به دهه‌ی اول انقلاب است، صورت نداده اند تاجریان پاسخگویی به نیاز مردم در مراجعه به نمایندگانشان، تسهیل گردد.

     2- لازم است مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای انجام شده‌ی خود را در زمینه‌ی عملی کردن اصل 44 قانون اساسی (خصوصی سازی) که امری بسیار سرنوشت ساز بوده و از مطالبات رهبری میباشد، بیان نماید.

     3- غیبتهای مکرر برخی نمایندگان و عدم حضور به موقع آنان در صحن علنی مجلس، باعث ایجاد اختلال در برپایی جلسات شده است.

     4- لوایح مهمی از قبیل لایحه‌ی مدیریت خدمات کشوری و لایحه‌ی خدمات به ایثارگران، ماههاست که معطل مانده و به سرانجام نرسیده اند.

     5- تعیین شرط سؤال برانگیز برای کاندیداهای نمایندگی مجلس مبنی بر استعفای صاحبان مشاغل دولتی، حداقل 6 ماه قبل از روز برگزاری انتخابات.

    6- افزایش سؤال برانگیز سطح تحصیلات لازم برای کاندیداهای نمایندگی مجلس و استثناء کردن افراد دارای سابقه‌ی نمایندگی، از این قانون.

    اما آنچه که انگیزه‌ی نگارش این نامه در مقطع کنونی را ایجاد کرده، تصویب طرحی در مجلس است که بر اساس آن، به بهانه‌ی تجمیع انتخابات، دوره‌ی مجلس هفتم، 7 ماه طولانی تر شده و درمقابل، دوره‌ی دولت نهم، 4 ماه کاهش خواهد یافت و این در حالی است که نمایندگان مجلس از رد شدن آن در شورای نگهبان مطمئن بوده اند و به نیت ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، به آن رأی داده اند.

     ریاست محترم مجلس شورای اسلامی!

     به نظر شما آیا تصویب چنین طرحی، به فرموده‌ی امام راحل (رضوان ا... تعالی علیه)، باعث وهن مجلس نشده است؟ چگونه ممکن است که نمایندگان مجلس، علی رغم اینکه برای دفاع از قانون اساسی ملت ایران سوگند یاد کرده اند، با علم به نقض اصول 63 و 114 قانون اساسی، طرحی را تصویب نمایند؟ آیا «نمایندگان خودخوانده» خواهند توانست ادعای نمایندگی ملت ایران را داشته باشند؟ با چه منطقی و بر اساس چه ضرورت حیاتی، مجلس میتواند به جای ملت تصمیم بگیرد و از خدمت رسانی دولت جلوگیری نماید و به عمر خود بیفزاید؟ با توجه به سابقه‌ی رفتار مجلس هفتم با دولت نهم، انتظار دارید که ملت فهیم ایران چه برداشتی از این مصوبه داشته باشند؟

     در اینجا به صورت جدی هشدار می دهیم که مجلس شورای اسلامی در اولین فرصت، مصوبه‌ی مضحک خود را پس گرفته و ضمن عذرخواهی از ملت رئوف ایران اسلامی، از پیشگاه خداوند متعال به خاطر نقض سوگند خود، استغفار بطلبد چرا که مطمئن باشید در غیر این صورت، فرزندان عدالتخواه و انقلابی خمینی کبیر (رحمه ا... علیه) در دانشگاهها، سکوت در مقابل چنین مصوبه ای را جایز نخواهند دانست.

     والسلام علی من اتبع الهدی

    ........................................................

    اللهم عجل لولیک الفرج



    یک نفر شبیه همه ::: چهارشنبه 86/2/5::: ساعت 3:12 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     بسم رب المهدی

     

    نمایش تصویر در وضیعت عادی

     

    ما که در فلان گوشه مشغول کار هستیم، دائم باید آن شعل را جدی بگیریم و آن را همان «کار مهمی» بدانیم که به ما محول شده و خودمان را د رآن شغل بسازیم.
    در جبهه، به یکی می گویند« سر برانکارد را بگیر»، به یکی می گویند«آرپی جی بزن»، چنانچه هر گدام این کار را نکردند، جبهه شکست خواهد خورد.
    در جمهوری اسلامی، هرجا که قرار گرفته اید، همان جا را «مرکز دنیا» بدانید و آگاه باشید که همه ی کارها،به سمت شما متوجه است.
       

     پدر ،عشق ، ایثار ، آرامش ، صفا  ...                                                                             

     



    یک نفر شبیه همه ::: چهارشنبه 86/2/5::: ساعت 10:36 صبح
    نظرات دیگران: نظر

     

    هو الشاهد

    سلامٌ علیکم

    دغدغه یا شایدم دِق دِقه از اون چیزاییه که اگه بینش و آگاهی  درست و کاملی پشتش نباشه خیلی کار دست آدم میده،حتی ممکنه که نه ،صد در صد کار به پل صراط و چاق سلامتی با بنده های خدا که حقشونو می خوان و از خجالت سرخ و سیاه شدن در محضر معصومین (علیهم السلام) و فرشتگان محاسب  در روز جزاء کشیده بشه.

    خیلی ها ممکنه به دلایلی که برای هر کس می تونه متفاوت هم باشه احساس کنه که باید کاری بکنه. و نمی تونه ساکت باشه و فقط نگاه کنه.نمی تونه که نمی تونه. باید یه کاری بکنه.حالا چکار باید بکنه و برای چه کسی و با چه هدفی و به چه شکلی هم خیلی متنوعه و هم بسیار مهم.و همون چیزیه که موضوع این پسته.

    خیلی ها انگار دغدغه دار به دنیا می یان.هر جا میرن یا به هر موضوعی برمی خورن باید یه کاری بکنن.نمی تونن روم بنشینن.البته عکس این آدما هم کم نیستن(ما شاء الله)و کلا عکس العمل محسوسی ازشون دیده نمیشه.

    موضوع بحث من گروه دوم نیستند.چون حداقل تکلیف خودشون با خودشون و تکلیف بقیه با اونا معلومه.افراد منفعل ، بی تفاوت و بی احساسی که هیچ موضوعی اونقدر مغزشون رو مشغول نمی کنه که به عکس العملی منجر بشه.خور و خواب و ...

    اما گروه اولی ها که هم خودشون با خودشون همیشه در حال کلنجار رفتنن و هم دیگران با اونها.دغدغه دارها (شایدم دغدغه ای ها)

    اما آیا هر دغدغه ای درسته و به نتیجه میرسه

    دغدغه داشتن صفت پسندیده ای هست اما اگه به بیراهه و راه های کج و معوج کشیده بشه نتیجه اش همونی میشه که دربالا بهش اشاره کردم.پرداختن به کارهای کم ارزشو بی ارزش و درگیر قضایای جانبی و حاشیه های شدن و ... بسته به مورد اتلاف وقت و نیرو و پول و غیره رو در پی داره.

    شاید پیدا کردن علت این غیرت و شور و بعد هم اصلاح(در صورت وجود اشکال) و تعالیِ اون مهمترین قدمی باشه که باید برداریم و محکم هم برداریم.دغدغه بدون بینش فقط شور موقتی  خواهد بود که با تغییر شرایط فروکش میکنه و در زمان بقا هم تنها به اقدامات هیجانی و جنجالی محدود خواهد شد. فردی که ندونه چکار باید بکنه قطعا نمی تونه کاری هم بکنه....

    و خیلی قریبه که در این گیرودار گرفتار دام هایی که برای این قبیل افراد پهن کردن هم بشه واصلا بعید نخواهد بود که افراد زیرک تر( و در حقیقت موزی و سوء استفاده چی) ازاین افراد به نفع خودشون یا سازمان و هدفشون بهره برداری بکنن و دغدغه دار قصه ی ما هم به خیال خودش داره خدمت می کنه و برای هدفش(که البته خیلی واضح هم نیست) تلاش میکنه.و احتمالا لبخند رضایتی (به نظر حقیر ابلهانه است نظر شما چیه؟) بر لب به ادامه کار مشتاقتر هم خواهد شد.

    دست آخر اینکه تنها بی تفاوت نبودن و سر جای خود بند نشدن دردی را چاره نمیکند و کاری را از پیش نمی برد.

    دِق دِقه+معرفت+زیرکی=دغدغه

    .........................................................................

    التماس دعای فرج مهدی فاطمه

    یا زهراء (سلام الله علیها)



    یک نفر شبیه همه ::: یکشنبه 86/1/26::: ساعت 10:16 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

       هو الشاهد

     چند روزیه که از این موضوع می گذره و  عین عبارات رو به خاطر ندارم ولی هر آنچه رو که عینا نقل می کنم به رسم امانت داری! مشخص کردم.

    یکی از برنامه های گروه خانواده که عملا به جز روخوانی چند خبر به ظاهر تازه ولی دست چندم چیز دیگری نیست ، جدیدا بخش دیگری هم بهش اضافه شده و اون هم اینه که روز تولد افراد و شخصیت ها  و بیشتر افراد مشهورکه از هر قشری هم نیستند و گزینش می شن بهشون زنگ می زنن و یک سری سوالات پیش پا افتاده و کلیشه ای ازشون می پرسن . بسیاری از افرادی که من شاهد مصاحبه اونها بودم  به این نکته اشاره می کردن که روز تو لدشون اونقدرا براشون مساله مهمی نیست و اون روز رو نه جشن تولد می گیرن و نه کسی بهشون تبریک می گه.

    (وقتی از علیرضا افتخاری خواسته بودن که به مناسبت روز تولدش مصاحبه کنه حاظر نشده بود و گفته بود روز تولد من مساله مهمی نیست که بخواین به خاطرش مصاحبه راه بیاندازید.)

    از جمله افرادی که مجری برنامه (که به شدت هم با سرعت صحبت می کنند )با ایشون مصاحبه تلفنی می کرد استاد بزرگوار حمید سبزواری بود.استاد سبزواری هم به همین قضیه اشاره می کنندو میگویند مساله تولد ایشون اونقدر مهم نیست و در خانواده شون هم به این موضوع پرداخته نمی شه.ولی مجری محترمه دست بردار نیست و هنوز سوالات خودش رو تکرار می کنه.

    روز تولدتون چه کسانی به شما هدیه میدن؟ به چه کسانی کادوی تولد می دین؟ عید به افراد فامیل عیدی دادین؟ چی دادین؟ ....

    و استاد سبزواری همون جواب  رو تکرار می کنن.

    اینکه واقعا شان این اساتید و بزرگان در این حد هست که فقط روز تولشونو بهشون تبریک بگیم و ازشون این سوالات سطح پایینو بکنیم،  و  آیا وقت بیننده ی این برنامه اینقدر کم ارزش هست که با این برنامه های سرهم بندی شده گرفته بشه، فعلا موضوع بحث نیست و به اون نمی پردازم ولی ....

    در آخر مصاحبه که مجری از استا سبزواری می خواد که اگه صحبت دیگه ای دارن بگن.استاد میگن به مناسبت ولادت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و امام جعفر صادق(علیه السلام) شعری رو آماده کردن که بخونن

    مجری بدون توجه به برده شدن نام مبارک حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و لزوم فرستادن صلوات بر آن وجود مبارک در جواب می گه: ((به به ! چقدر خوب !چه قشنگ! ما هم گوش می کنیم.))

    شاید تازه ترین ورژن صلوات همین باشه (چقدر خوب! چه قشنگ!) و ما خبرنداشته باشیم.  شایدبه تازگی کشف شده باشه که به جای صلوات گفتن این کلمات ویتامین آ  و پروتئین و املاح بیشتری داره و بینندگان محترم و محترمه رو بیشتر fresh میکنه و بیشتر روز تولدشون  یادشون میمونه و بیشتر به هم هدیه میدن.

    .

    ...................................................................................................................

    سرگرمی را باید در آرمان ها جست نه در سرگرمی های جذاب

    التماس دعای فرج مهدی فاطمه

     

     



    یک نفر شبیه همه ::: جمعه 86/1/24::: ساعت 11:58 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    سلام علیکم
    یک زمانی_البته فقط یه زمانی_ فکر می کردم عملی که بتونه خاری به چشم دشمن (به سرکردگی شیطان)باشه باید از لحاظ ابعاد بزرگ باشه و خیلی صدا کنه.اما همین چند روز پیش از حاج آقای مرادی(که توی تلویزیون هم میان)نکته قشنگی رو شنیدم که ....

    گفتن:در همین نمازِ انسان های معمولی امکان خیلی زیادی هست که شیطان از آدم منصرف بشه.

    یعنی همین نماز آرومو بی صدا که ممکن هم هست بدون متوجه شدن کسی خونده بشه این همه تاثیر داره که میتونه شیطان رو از گمراه کردن آدما منصرف بکنه، آروم آروم بدون هیچ شلوغ بازی و طبل و دهل

    امام عزیز چقدر دقیق و قشنگ این نکته رو بیان می کنند: نماز بخوانید از همه فریاد ها بلندتر است.

    و من اینو توی دانشگاه خودمون به عینه دیدم. نماز توی محوطه دانشگاه  ....
    دیروز به مناسبت روز صنعتی شدن فعالیت های هسته ای ایران نماز جماعت ظهر و عصر (نماز وحدت)در محوطه ی جلوی مسجد برگزار شد و بعد نماز هم حجت الاسلام نقویان سخنرانی کردند.
    فعلا عکساشو می زارم و در پست های بعدی در مورد صحبت هاشون خواهم نوشت.

    ان شاء الله

    نمایش تصویر در وضیعت عادی            

     

                

                 

     و حاج آقا که کنار تابلوی توقف مطلقا ممنوع یه توقف جانانه کردند

    .....................................................................................................................

     

    (اینا رو برای کاهش دمای مغز حاضرین که در برق آفتاب در حال قل زدن بود دادن)
    در ضمن ببخشید که بعضی از عکس ها تار هست .هر کدومو یک نفر گرفته

    ................................................................................................................

     

    التماس دعای فرج مهدی فاطمه

    یا زهرا (سلام الله علیها)



    یک نفر شبیه همه ::: سه شنبه 86/1/21::: ساعت 9:52 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    بسم الله الرحمن الرحیم

     مسلمان مسلمان زاده!

    دین ما اسلام یکی از شفاف ترین دین ها و پیامبر ما حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه  و آله)هم یکی از کامل ترین زندگینامه ها را دارد. یعنی مثلا کودکی ،نوجوانی ازدواج، به رسالت رسیدن ،جنگ ها و نبردها حتی زمان و نحوه نازل شدن وحی به ایشان همگی در تاریخ ثبت شده و قابل دسترسی و استناد است که این موضوع در مورد ادیان الهی دیگر حتی مسیحیت که نزدیک ترین دین به لحاظ زمانی به اسلام عزیز است این امتیازات را ندارد و به گفته استاد شهید مرتضی مطهری اگر آیات قرآن حقانیت وجود ایشان(مسیح(علیه السلام)) را برای ما ثابت نمی کرد هیچ سندی بر وجود ایشان و رسالتشان موجود نیست که بتوان به آن استناد کرد و حتی خود مسیحیان محقق نیز چیزی در اختیار ندارند و عده کثیری از ایشان در حقیقت مسیح (علیه السلام) شک دارند و ایشان و رسالتشان را افسانه می پندارند.

    با وجود چنین دین کامل، آشکار و مستندی و با وجود چنین الگوی کاملی ما به عنوان پیروان آن چه کرده ایم ؟

    پاسخ مشکل نیست و همه تقریبا متفق القول هستیم که آنچه باید میکرده ایم نکرده ایم . اما چرا؟

     دلیلی غیر از این دارد که ندانسته ایم که چه باید بکنیم یا اگر دانسته ایم آنقدر اعتقاد محکمی به دانسته هایمان نداشته ایم که به آنها جامه عمل بپوشانیم؟

    ما باید از وجود آن پیامبر خیر و نیکی هم در قول هم در فعل و همه عرصه ها  بهره بگیریم و پیروی کنیم.

     خوشبختانه از ایشان احادیث زیادی باقی مانده است که عمق آن به گفته خود ایشان به آن اندازه است که فرموده اند:

    "اعطیت جوامع الکلم"

    خدا به من کلمات جامعه داده است

    یعنی خدا به من توانایی داده است که می توانم با یک سخن کوچک یک دنیا مطلب بیان کنم.

     

    فکر می کنم جایی ازشناسنامه ام ناشناخته مانده . . .

     



    یک نفر شبیه همه ::: پنج شنبه 86/1/16::: ساعت 12:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 1
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدید :58444

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    بهار 1386 - حنیف313

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<