سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]
حنیف313
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •  

    بسم رب المهدی

    می خواستم از پدر بیشتر بگویم . . . می خواستم از غیرت بچه های دانشگاه بیشتر بگویم

     می خواستم از شور و شعور و همت و غیرت بنویسم.

    نه اینکه نمی نویسم و از آنچه در دل نگاه داشته ام نخواهم گفت.چرا می گویم  و اگر نظری کند بهتر خواهم گفت ...

    اما حالا تنها برایم دعا کنید که نلغزم، دعا کنیدغیرتم را به غیز جاهلانه نا اهلان نبازم. چشمانم ناپاکی های دیده اش را ثبت نکند و قلبم از دیدن نا مردی ها سنگ نشود.

    برایم دعا کنید که دستانم نلرزد و پاهایم تنها به مستقیم راضی نشود.

    اللهم عجل لولیک الفرج

    اللهم عجل لولیک الفرج



    یک نفر شبیه همه ::: شنبه 86/2/8::: ساعت 8:17 صبح
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدید :58441

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    حنیف313

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<